کد مطلب:88107 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:409

آن حضرت تاکتیکهای جنگی را آموزش می داد











علی- علیه السلام- تاكتیكهای جنگی را مناسب با اسلحه و تجهیزات آن زمان موافق اوضاع و شرایط آن عصر به سربازانش می آموخت، البته برخی از این تاكتیكها جنبه ی عمومی دارد و در هر عصر و زمان و با هر اسلحه و نیرویی قابل انطباق است. در نهج البلاغه پنج مورد تعلیم تاكتیكی ذكر شده است:

الف- چون شما بر دشمن در آیید (هنگامی كه نخست او به میدان كارزار در آمده باشد) یا دشمن بر شما در آید، باید لشكرگاه شما در جلو بلندیها یا دامنه كوهها یاسر پیچ نهرها باشد، تا هم در پناه باشید و هم راه آمد و شدی داشته باشید و هم مبارزه ی شما از یك سو یا دو سو باشد (تا دشمن نتواند از چهار سو بر شما حمله

[صفحه 9]

كند) و از طرف خود دیده بانها بر سر كوهها و بالای تپه ها بگمارید، تا دشمن بر شما نتازد،از جایی كه ترس دارید (و هجوم و شبیخون او را احتمال می دهید) یا در امانید (و هجوم او را احتمال نمی دهید) و بدانید كه مقدمه ی لشكر جاسوس است (گروه شناسی) و جاسوس مقدمه پیشروان لشكر است. (پس جاسوس باید پیش از پیشروان و اصل لشكر پس از پیشروان در حركت باشند) از جدا شدن بپرهیزید، همه با هم پیاده شوید و با یكدیگر حركت كنید و چون شب فرارسد، نیزه ها را همچون كفه ترازو، به دور خود نصب كنید و خواب را اندك بچشید یا فقط مضمضه كنید[1] (چرتی بزنید).

ب- به معقل بن قیس كه سردار سه هزار سرباز بود، دستور می دهد كه: «در دو طرف روز كه هوا سرد است (صبح و عصر) حركت كن و هنگام ظهر به لشكر استراحت بده و هنگام حركت به آنان آسایش ده و در سر شب حركت مكن كه خدا آن را زمان آرامش قرار داده است. شب هنگام ایستادن است نه حركت و رفتن. در شب به بدنت استراحت دهو پشتت را به خوابگاهش برسان و چون روشنی سحر پهن شد، یا نور فرج شكافته شد، در پرتو بركت خدا حركت كن. چون به دشمن رسیدی میان سربازان قرار گیر. نه به دشمن نزدیك باش، همچون كسی كه قصد حمله دارد و نه دور باش چونان كسی كه از جنگ می ترسد و منتظر باش تا فرمانم به تو برسد».[2].

ج- در جنگ جمل هنگامی كه پرچم را به دست پسرش، محمد بن حنفیه داد، به او فرمود: «اگر كوهها متزلزل شوند، تو نباید تكان بخوری، دندانهایت را به هم بفشار، جمجمه ات را به خدا عاریت ده. پاهایت را بر زمین میخكوب كن. نگاهت به آخر لشكر دشمن باشد (كه تا آنجا پیشروی كنی) چشمت را بپوش (به چیزی جز معركه جنگ منگر) و بدان كه نصرت و یاری از سوی خدای سبحان است.[3].

د- «بر شما گران نیاید، گریزی كه یورش در پی دارد و نه پراكندگی ای كه

[صفحه 10]

در پس آن حمله باشد (زمانی كه از برابر دشمن جاخالی می كنید و پراكنده می شوید تا آماده ی حمله شوید، اندوهگین مباشید كه گاهی تاكتیك جنگی چنین روشی را اقتضا می كند) حق شمشیرها را (كه در دست دارید) ادا كنید، پهلوی دشمن را برای به خاك افتادن بسازید، نیزه ها را با اثر بزنید و شمشیر را پر خطر، صداها را خفه كنید تا سستی و ترس را از شما بزداید.[4].

های مسلمانان، لباس زیرین خود را ترس از خدا (و احساس مسئولیت) و لباس روئین خود را آرامش و خونسردی قرار دهید... زره خود را تكمیل كنید و پیش از كشیدن شمشیر، چند بار آن را در نیام تكان دهید (تا هنگام مواجه با دشمن به آسانی برآید و به طور كلی اسلحه ی خود را پیش از به كار بردنش آزمایش كنید) با حالت خشم بنگرید و (نه تنها پیش رو بلكه) جانب چپ و راست را هم بزنید و جای تیز شمشیر را به كار برید و با پیش نهادن گام، شمشیر را به دشمن برسانید.[5].



صفحه 9، 10.





    1. فاا نزلتم بعدو او نزل بكم فلیكن معسكركم فی قبل الاشراف... نهج البلاغه، مكتوب 11.
    2. و سر البردین و غور بالناس ورقه فی السیر و لا تسر اول الیل... نهج البلاغه، مكتوب 11.
    3. تزول الجبال و لاتزل، عض علی ناجذك، اعر الله جمجمتك، تد فی الارض قدمك... نهج البلاغه، خطبه 11.
    4. لا تشتدن علیكم فره بعدها كره ولا جوله بعدها حمله... نهج البلاغه، مكتوب 16.
    5. معاشر المسلمین، استشعروا الخشیه و تجلببوا السكینه و عضوا علی النواجذ، نهج البلاغه، خطبه 64.